|
|
Book's
Description:
tion] |
|
|
ترجمه ادبی بی گمان سرشت و ساختاری هنری دارد. در کنار هنرهای گوناگون چون شعر، نگارگری، پیکرتراشی، موسیقی و از این گونه، هنری را نیز به نام ترجمه می باید جای داد. اگر بپذیریم که ترجمه هنر است، پس با آن می باید همان برخورد و رفتاری را داشته باشیم که با هر هنر دیگر داریم. هنر، تا آن زمان که در مرز فن می ماند، آموختنی و اندیشیدنی است. از این روی، می توان فن ترجمه را به کسی آموخت؛ آن چنان که فن شعر یا فن نگارگری یا فن موسیقی را به هنرآموز می آموزیم. اما هنر هرگز در تنگنای فن نمی ماند. تا فن است، هنوز هنر نیست. آموزش های فنی در هنر تنها آشنایی با روش ها و ابزارهای کار است. اما تنها این آشنایی که در پایان به "فندانی" می انجامد، برای هنرمندی بسنده نیست. هنرمند آفریننده است. کار هنری کار آفرینشی است و هرگز نمی توان اندیشیده و آگاهانه آفرید. |
Tags: نقد و مقالات ادبي, Literary reviews and articles |
|