|
|
Book's
Description:
tion] |
|
|
ولچانینف یقین داشت که چنین گونه ای از زن ها حقیقتاً وجود دارند، اما همچنین معتقد بود، متناسب با این گونه از زن ها، شوهرانی هم هستند که علت وجودیشان منحصر به این است که همتای این گونه از زنان باشند. به عقیده ی او، ماهیت چنین شوهرانی در صرف وجودشان است. این ها به اصطلاح «شوهرباشی» هستند، یا بهتر بگوییم، در زندگانی فقط شوهرند و دیگر هیچ. چنین آدمی تنها به این دلیل به دنیا می آید و می بالد که زن بگیرد و بلافاصله بعد از آن تبدیل به ضمیمه و پیوستی برای آن زن شود، حتی اگر برای خودش شخصیتی انکارناپذیر داشته باشد. داستایفسکی شوهر باشی را در 1869 در درسدن نوشت، پس از ابله و پیش از شیاطین. یک مادام بواری روس می میرد و نامه هایی از خود به جا می گذارد. شوهر او به واسطه ی این نامه ها به زندگی پنهان همسرش پی می برد و... این کمدی تلخ و گزنده آدمی را به یاد آثار فلوبر و موپاسان می اندازد و گواهی است بر استادی داستایفسکی در این گونه ی ادبی که همگان گوگول را استاد بی بدیلش می دانند. |
Tags: ادبيات ، رمان خارجي, Literature, foreign novel |
|