|
|
Book's
Description:
tion] |
|
|
این کتاب روایتگر ماجرای مه جبین است، دختری جوان که پدر و مادرش را از دست داده و قیمی به نام شاهپور دارد؛ مه جبین با خواهرش ماهک زندگی می کند، خواهری که پدرش شکیب است و از مادر با مه جبین نسبت دارد.شاهپور جوانی برازنده و با اصالت است که تنها براساس وظیفه ای که به او محول شده قیومیت مه جبین را برعهده گرفته تا هنگامی که دختر با فردی مناسب ازدواج کند. این در حالی است که گذر ایام حس علاقه را نسبت به مه جبین در وجودش شکل داده، علاقه ای که از سوی دختر تنها بوی احترام می دهد.در حالی که مه جبین و بارانا در مهمانی خداحافظی یکی از دوستانشان حضور دارند، با تماس ماهک متوجه می شوند که شکیب به سراغ او رفته و از قول و قراری قدیمی حرف می زند؛ قول و قراری که طبق آن ماهک باید به ازدواج کسی درآید که هیچ علاقه ای به او ندارد. این ازدواج تنها برای رها شدن مانی، پسر شکیب از تیغ اعدام است. |
Tags: Iran, literature, Persian stories, Iranian novels |
|