ساعت 7 صبح از خواب بيدار و متوجه شدم كه در ايوان و نيز در گاو صندوق باز و گاو صندوق خالي است. بلافاصله به همكار همسرم برزو تلفن زدم و جريان را به او اطلاع دادم. در اين موقع به سرعت به اطاق خواب حسين رفتم و او را از خواب بيدار كردم و جريان را به او گفتم.